Saturday, April 13, 2024

دوبیتی مهدی یعقوبی (هیچ) تو را می بوسمت تا چشم هر شیخ

 


عزیزم روزگار غم سر آید

سحر خورشید آزادی بر آید

تو را می بوسمت تا چشم هر شیخ

کنار درب مسجد تا در آید

مهدی یعقوبی(هیچ)



وطن در پنجه های بی شرف هاست

پر از کفتار و گرگ و شیخ و ملاست

کسی در قعر ظلمت میخروشد:

که ای ایرانیان دشمن همینجاست

مهدی یعقوبی(هیچ)



به دریاهای بی ساحل مهدی یعقوبی (هیچ)

 


عقابی من که بال و پر شکستم

نمی دانم نمی دانم که هستم

به دریاهای بی ساحل شب و روز

درون زورقی ویران نشستم

مهدی یعقوبی(هیچ)


قدم با تو زدن در زیر بارون دوبیتی های مهدی یعقوبی

 


شمال و جنگل سبزش بهارون

قدم با تو زدن در زیر بارون

دویدن روی ساحل دست در دست

دوسِت دارم بهت گفتن فراوون

مهدی یعقوبی(هیچ)


چه ساز خوش نوایی می زنی تو

بزن جانا که زیبا می زنی تو

اجازه میدهی آیا بپرسم

چه عطری ای ثریا می زنی تو

مهدی یعقوبی(هیچ)



نگا کردن به چشمونت شبونه
به لبخندت که چیدن یاس و پونه
به زیر نم نم بارون تو گوشت
کلام و نغمه های عاشقونه
مهدی یعقوبی(هیچ)


سران مملکت پایین و بالا - دوبیتی های مهدی یعقوبی (هیچ)

 


بیا با هم در این دنیا بخندیم
به رنج و  غم که با ودکا بخندیم
دو روز زندگی حیفه هدر شده
بیا بر ریش هر ملا بخندیم
مهدی یعقوبی(هیچ)

تو ای شیخا دل و جانت جهان سکس
سراسر مغز ویرانت جهان سکس
خدایت توی تنبانت نهفته است
ستون و دین و ایمانت جهان سکس
مهدی یعقوبی(هیچ)


به مجلس گاو و خرها جفت و طاقتند

به دزدی روز و شب در ارتزاقند

سران مملکت پایین و بالا

همه از دم که با هم باجناقند

مهدی یعقوبی(هیچ)


Tuesday, March 26, 2024

دوبیتی های مهدی یعقوبی هیچ


 

Sunday, March 24, 2024

به روی منبر اهریمن نشسته مهدی یعقوبی (هیچ)

 


به خون غلتان که شیران دسته دسته
پر مرغان آزادی شکسته
به چشمانم که دیدم مهد کوروش
به روی منبر اهریمن نشسته
مهدی یعقوبی(هیچ)


تو دین و مذهبت خون و شرارت
فروش این وطن نزدت تجارت
تو آیینت که وهنی بر شعور و
در ایرانم که زنجیر اسارت
مهدی یعقوبی(هیچ)



به زندان من به جرم ارتدادم
به هر دینی که زوری در تضادم
به مرگم بر فراز چوبه دار
به راه سرخ آزادی که شادم
مهدی یعقوبی(هیچ)

شقایق سر که در اسفند میزد

سحر گلبوسه بر الوند میزد

زنی در خون خود با تیر در چشم 

دم مرگش به لب لبخند میزد

مهدی یعقوبی(هیچ)


گل سرخی که می رقصد سحرگاه - مهدی یعقوبی (هیچ)

 



قناری ها فراز شاخساران
زلال نغمه های جویباران
گل سرخی که می رقصد سحرگاه
به زیر نم نم باران بهاران
مهدی یعقوبی(هیچ)



نشسته در رواق بامدادم
جهان چیزی نمی آید بیادم
به مثل برگهای زرد پاییز
فراز شاخه ها در تندبادم
مهدی یعقوبی(هیچ)

بهاران در دو چشمانم خزان است

خزان در امتدادم جاودان است

هوا آکنده از خاکستر و مرگ

غمت در سینه ام آتشفشان است.

مهدی یعقوبی(هیچ)



Friday, February 23, 2024

تو با این میهن ویران چه کردی



تو با مرغانِ در توفان چه کردی

تو با این میهن ویران چه کردی

تو با سرو و سپیداران سرسبز

تبر بر کف که در ایران چه کردی

مهدی یعقوبی(هیچ)


مث پروانه هی دورت بگردم

 


تو خورشیدی شب تاریک و سردم

دلم رو خونه عشق تو کردم

پر از عطر نفس هاتم گل من

مث پروانه هی دورت بگردم

مهدی یعقوبی(هیچ)


به فکر روزهای روشنم من

 


اسیر ظلمتی بی روزنم من
به فکر روزهای روشنم من
شبی آخر که زندانبان بخواب است
در تنگ قفس را بشکنم من
مهدی یعقوبی(هیچ)


من هیچم هیچ هیچم هیچ هیچ هیچ

 

غریبی بی نشانم هیچ هیچ هیچ

نه جایی آشیانم هیچ هیچ هیچ

من هیچم هیچ هیچم هیچ هیچ هیچ

به بند تن که جانم هیچ هیچ هیچ

مهدی یعقوبی(هیچ)


درفش آذرخشان در کف دست

 


ز ساحل دل به توفان میزنم من

خروش خشم از جان میزنم

درفش آذرخشان در کف دست

دل شب سر به عصیان میزنم من

مهدی یعقوبی(هیچ)


Thursday, December 21, 2023

به روزی گل که در گلدان برقصد

 


به روزی گل که در گلدان برقصد

کویر خشک در باران برقصد

شراب سرخ در کف پای کوبان 

به روی گورتان ایران برقصد

مهدی یعقوبی(هیچ)


من عاشق پیشه ای زیبا پرستم

 


من عاشق پیشه ای زیبا پرستم

به رویاهای رنگین دل که بستم

به دریاهای بی ساحل شب و روز

درون قایقی سرگشته هستم

مهدی یعقوبی(هیچ)


شراب ناب چشمان سیاهت

 



به رویاها که دیدن روی ماهت

فرو رفتن که در بحر نگاهت

مرا حال آورد حال آورد حال

شراب ناب چشمان سیاهت

مهدی یعقوبی(هیچ)